فرزندپروری

مدیریت کودک نوپا: اوقات تلخی
تربیتی

مدیریت کودک نوپا: اوقات تلخی

اوقات تلخی برای کودکان نوپا طبیعی است. کودکان نوپا نسبت به همه چیزحس بسیار پرشوری دارند و به سادگی ظرفیت کافی بزرگترها را ندارند که بتوانند هنگام ناراحتی خود را کنترل کنند.

با این وجود، خوشحال می‌شوید بدانید که بسیاری از اوقات تلخی‌ها قابل اجتناب هستند. از آنجا که تعداد زیادی از اوقات تلخی‌ها ناشی از احساس ناتوانی است، کودکان نوپا که احساس می‌کنند بر زندگی خود کنترل دارند، خشم کمتری دارند. و از آنجا که کودکان نوپا که خسته و گرسنه هستند منابع درونی برای کنار آمدن با سرخوردگی ندارند، مدیریت زندگی کودک نوپای شما به گونه‌ای است که از او خواسته نمی‌شود هنگام گرسنگی یا خستگی با آن کنار بیاید و باعث کاهش خشم شود.

در اینجا نحوه مهار اوقات تلخی‌های کودکان نوپا آمده است:

1. آرامش خود را حفظ کنید و دوباره ارتباط برقرار کنید.

به یاد داشته باشید که وقتی کودک نوپای شما ناراحت می‌شود، مغز او نمی‌تواند او را آرام کند. او به یک فرد بالغ آرام نیاز دارد تا او را آرام کند تا بتواند دوباره تنظیم کند. بنابراین وقتی او احساس می‌کند که ارتباط قطع است یا تحت فشار قرار گرفته است، اولویت شما این است که خودتان را آرام کنید و دوباره با او ارتباط برقرار کنید.

2. سعی کنید ناراحتی ها را کنترل کنید تا تشدید نشوند.

شگفت انگیز است که چگونه تصدیق عصبانیت فرزند شما می‌تواند مانع از اوقات تلخی در مسیر خود شود. قبل از تعیین محدودیت، به خواسته‌های فرزند خود توجه کنید.


"ای کاش می‌توانستی نوشیدنی بیشتری داشته باشی، آن آب میوه را دوست داری، درست است؟"

(نگاه کنید ، او در حال تکان دادن سر بعنوان بله است!) سپس محدودیت را تعیین کنید:

"باید مقداری تخم مرغ بخوری. ما بعداً نوشیدنی بیشتری می‌خوریم."

(همانطور که لیوان او را از چشم دور می‌کنید.) اگر او با عصبانیت پاسخ می‌دهد، آن زا تصدیق کنید:

"این تو را خیلی عصبانی می‌کند. تو واقعاً نوشیدنی می‌خواهی."

به یاد داشته باشید که کلمات خود را یکنواخت نگه دارید. برای کودکان نوپا سخت است که هنگام ناراحتی از زبان پیروی کنند.

"تو خیلی عصبانی هستی!"

"بدون ضربه"

3. از آنجایی که اغلب اوقات تلخی‌ها وقتی گرسنه یا خسته می‌شوند اتفاق می‌افتد، جلوتر فکر کنید.

تغذیه و چرت‌زدن پیشگیرانه، زمان خواب قوی‌، استراحت اجباری‌، اوقات فراغت‌، زمان آرام بدون تحریک رسانه ای - که همه آنها منابع داخلی کودک نوپای شما را پر می‌کند - از اکثر اوقات تلخی‌ها جلوگیری می‌کند و بچه‌هایی را که در حال غر زدن هستند، تنظیم می‌کند. فقط نه گفتن را یاد بگیرید - به خودتان! در آن کار آخر فشار نیاورید. بچه گرسنه یا خسته را به فروشگاه نکشید. فردا انجام بده یا انجام بده


"من حدس می زنم ما امروز نمی‌توانیم یک خرید بزرگ انجام دهیم. ما فقط شیر و نان را می‌گیریم و به خانه می‌رویم. و این هم یک چوب پنیر برای خوردن در حالی که ما در صف منتظر می‌مانیم. "

4. اطمینان حاصل کنید که فرزند شما مخزن کاملی از عشق و توجه شما دارد.

کودکانی که احساس نیاز می‌کنند، بیشتر دچار اوقات تلخی می‌شوند. اگر تمام روز از هم جدا شده‌اید، قبل از اینکه بخواهید برای شام خرید کنید، دوباره با مقداری هیجان پرسر و صدا و خنده ارتباط برقرار کنید.

5. کنار زدن نبردهای قدرت.

لازم نیست ثابت کنید حق با شماست. فرزند شما سعی می‌کند ادعا کند که او یک شخص واقعی است و دارای قدرت واقعی در جهان است. این کاملا مناسب است. اجازه دهید او نه بگوید هر زمان که می‌توانید این کار را بدون به خطر انداختن ایمنی، سلامتی یا حقوق سایر افراد انجام دهید. 

6. وقتی کودک شما عصبانی می‌شود، به یاد داشته باشید که خشم دفاعی در برابر احساسات ناراحت کننده تر است - آسیب پذیری، ترس، صدمه، اندوه.

اگر بتوانید به فرزند خود کمک کنید تا متوجه احساسات زیربنایی بیشتر شود، عصبانیت به عنوان دفاعی مورد نیاز نخواهد بود و از بین می‌رود.

"عصبانی شدی! من می‌شنوم که آرزو می‌کنی ما بتوانیم در زمین بازی بمانیم ... ناراحت کننده است که ما الان باید برویم."

7. ایجاد ایمنی.

فکر کنید وقتی احساس خستگی، عصبانیت و ناامیدی می‌کنید چه احساسی دارید. اگر آن را از دست دادید، می‌خواهید کسی بفهمد. شما نمی‌خواهید آنها نیز ناراحت شوند. شما نمی‌خواهید آنها سعی کنند با احساسات شما صحبت کنند. شما می‌خواهید فردی قوی‌تر همه چیز را کنار هم نگه دارد، به شما اطمینان دهد و به شما کمک کند کنترل خود را در دست بگیرید - اما فقط بعد از اینکه گریه خوبی داشتید.

بنابراین وقتی کودک شما آنقدر ناراحت می‌شود که به طغیان کامل فرو می‌رود، سعی نکنید با او صحبت کنید. فقط نزدیک بمانید، حتی اگر اجازه ندهد به او دست بزنید. او باید بداند که شما آنجا هستید و هنوز هم او را دوست دارید. آرام و مطمئن باشید. سعی نکنید با او استدلال کنید. هدف شما فقط ایجاد ایمنی است، بنابراین او می‌تواند اجازه دهد همه این احساسات ظاهر شوند. به محض اینکه فرصتی پیدا کرد تا احساسات ناراحت خود را به شما نشان دهد، خیلی بهتر احساس می‌کند و عمل می‌کند.

بعد از اوقات تلخی:

اول ، کمی "زمان دنج" را برای ارتباط مجدد و اطمینان خاطر صرف کنید. (نه ، شما به اوقات تلخی "پاداش" نمی دهید. او به این ارتباط با شما احتیاج داشت و یا از شروع اوقات تلخی برخوردار نبود! و البته ، مطمئن شوید که فرزند شما به اندازه کافی "وقت دنج" با شما دارد او مجبور نیست برای بدست آوردن آن عصبانی شود.)

دوم، داستان آنچه اتفاق افتاده را بیان کنید تا کودک شما بتواند بفهمد و تأمل کن.

"اوقات خوبی را در زمین بازی می کردی ... نمی خواستی به خانه بروی. وقتی گفتم زمان رفتن فرا رسیده، غمگین و عصبانی بودی ... فریاد زدی نه و به من ضربه زدی ... درست است؟ من گفتم ضربه نزن! و تو گریه کردی و گریه کردی ... من همین جا با توماندم و وقتی آماده بودی ما یک بغل بزرگ داشتیم ... حالا احساس بهتری داری. ترک زمین بازی وقتی در حال تفریح ​​هستی سخت است. ناراحت شدن اشکالی ندارد. می‌توانی به من بگویی "ناراحت شدم!" و من متوجه می‌شوم. اما هیچ ضربه‌ای نمی‌زنی. ضربه صدمه می‌زند. و یک چیزی را می‌دانی؟ می‌توانیم فردا دوباره به زمین بازی برویم و از آن لذت ببریم. آنجا همیشه برای ما شادی بخش است! "

 

742 رتبه بندی این مطلب:
5.0

نوشتن یک نظر

با درج نظر در سایت شما حریم خصوصی و شرایط و قوانین را خوانده و می پذیرید.
افزودن نظر
آخرین مطالب

پربیننده‌ترین‌ها
تماس
  • بازگشت به بالای سایت